بار خدایا

تمنا نیست مرا

سزاوار گناه نیست مرا

چه سود از این سختیه دنیا

از این آمدنو رفتن در این دنیا

بیاییم عاشق شویم؟؟؟

تا عاشق شویم رها شویم؟؟؟؟

رها شویم و فراموش شویم؟؟؟

این است تجربه زندگی

این است یک عمر سختی

این است روزهای بر باد رفتنی

حیف که او هیچ وقت نمیفهمد

که با افریدن رنجی را نصیب ما کرده

که اگه خود تجربه میکرد

هیچ گاه خلق نمیکرد

بار خدایا

سختیهارا آسان

و آسانیها را شیرین گردان

باشد که فراموش شویم

اما در این فراموشی

نابود نشویم

رحم کن بر ما

بر بندگانت

که آرزویی جر این بر زبان ندارند:

خدایا ان ده که آن به

پروردگارا انچه که نصیب بندگانت میکنی

همان باشد که خواهان اوست

نه در مال و کثرت

در عشق که گویند

شیرین تر از ان نیست


پنداشتم که ساده نوشتن همچون ساده زیستن زیباست

پس ساده میگویم:

دوستت دارم